پیداشدن سروکله اولین دوربین در ایران به زمان محمدشاه قاجار برمیگردد؛ زمانی که ملکه ویکتوریای انگلستان و تزار نیکلای اول از روسیه برای شاه دوربین عکاسی هدیه فرستادند. دوربینهایی بزرگ به نام داگرئوتیپ که ناصرالدینشاه بعد از بهحکومترسیدن، نوع پیشرفته همانها را وارد ایران کرد. حال از آن سالها حدود 150سال گذشته و میلیونها تصویر با همین هنر در ایران ثبت شده است و با آن هزاران نفر ارتزاق کردهاند. کسبوکاری که بعد این همه سال از رونق نیفتاده است و روزبهروز پررنگتر میشود و قوت میگیرد.
از نظر علی آقاپور، عکاس قدیمی محله گلشور، این هنر به شیفتگی ما ایرانیها به دنیای عکس و تصویر برمیگردد؛ اینکه دلمان میخواهد با عکس روزها و لحظههایمان را ماندگار کنیم. عکسها هیچ زمانی کهنه نمیشوند و هرلحظه که نگاهشان کنی، انگار شکاری تازه است و با آدم حرف میزند. خیلیها این روزها دستبهدوربین هستند و با موبایل عکس میگیرند، اما تجربه قدیمیهای این کار چیز دیگری است.
از روزی که آتش از سینهاش بیرون زد و اولین عکسش متولد شد، 57سال میگذرد. بعد از آن 40سال عکاسی را در خیابان طباطبایی سپری کرد؛ در دل مغازهای نقلی. دوربین قدیمی پشت شیشه مغازهاش یادگار همان سالهای دور است.
گویا همانطور که دست تقدیر او را در دل هنر عکاسی انداخت، همانطور هم 40سال قبل از خوی خلوت در آذربایجان با همین دوربین قدیمی به مشهد شلوغ کشاندش تا ماندگارش کند و هنوز هم با دوربین فانوسیاش عکاسی میکند: «چهارپنجسال بیشتر نداشتم که یک عکاس دورهگرد را دیدم. عکاس موقع عکسگرفتن دوربین را مقابلش میگذاشت و وقتی دود بلند میشد، عکس هم گرفته میشد.
آن زمان به این عکاسها فتویی میگفتند. من هم سر همین دود و آتش عاشق این کار بودم. جلو عکاسخانه میایستادم و به عکسهای پشت شیشه نگاه میکردم و در همان عالم بچگی دعا میکردم و با خود میگفتم آیا میشود روزی من هم عکاس بشوم؟ پا در دهسالگی که گذاشتم، رفتم دنبال فتویی و شاگرد فرامرز الیاسی در عکاسخانه مهتاب شدم. قدم کوتاه بود. روی چهارپایه میایستادم و عکسم با دوربین فانوس و لوبوتول گرفته میشد.»
علیآقا ادامه میدهد: «آن زمان فیلم را داخل داروی ظهور در تاریکخانه میانداختم. بعد که ثابت میشد، نور میدادم، سپس آگرام و در نهایت دستگاه خشککن را روشن میکردم. چاپ عکس خیلی طول میکشید و پرزحمت بود، اما الان کار آسان شده و عکاس با چند دستگاه ازجمله اسکنر، پرینت چاپ عکس، پرس، فتوکپی، دوربین، لنز و کامپیوتر کار را بهراحتی انجام میدهد.»
آنطور که علیآقا میگوید، عکاسی هنری است که ابزار کارش به دوربین بستگی دارد: «عکاسی بیشتر از آنکه یک فن قابل آموزش باشد، استعداد است که باید در ذات آدم باشد. بعد از این مرحله باید پول خرید دوربین و لنز خوب را هم داشته باشید. بعد باید نوع علاقهتان را مشخص کنید؛ اینکه پرتره باشد، طبیعت باشد، صنعتی باشد، خبری باشد و... . خود من از همان ابتدا به عکس چهره علاقهمند بودم و تا همین الان صدهاهزار چهره را عکاسی کردهام.»
عکاس خوب باید امانتدار باشد و عکسهای گرفتهشده را حفظ کند
او اولین مرحله در عکاسی چهره را در نوع نشستن فرد میداند و میگوید: «عکاس باید نور و سایه را بشناسد و از عالم فتوشاپ هم سر دربیاورد. وقتی که فردی روی صندلی نشست، ابتدا باید زاویهها را با درستنشستن او تنظیم کند و بعد از پشت دوربین روی سایههایی که میشود روی صورتش انداخت، کار کند و بعد فلش بزند. این عکس را درنهایت در فتوشاپ تغییرات جزئی میدهند و چاپ میکنند. البته این را هم بگویم که هنر عکاس تشخیص همان سایهها و نور است که افراد عادی نمیتوانند آن را تشخیص دهند و از طرف دیگر به داشتن دوربین با لنز خوب و مگاپیکسل بالا و مهارت هم بستگی دارد.»
طبق گفتههای او، با پیشرفتهشدن مدل گوشیها که با بالارفتن مگاپیکسل آنها همراه شده است، امروزه افرادی هستند که عکس را با گوشی میگیرند و انتظار چاپ خوب را دارند. او در پاسخ به این مشتریها از لنزهای مختلف داخل مغازهاش میگوید و اینکه لنز همه گوشیهای همراه، خانگی و معمولی است، اما لنز عکاس حرفهای است و از طرف دیگر مهارتی را که عکاس در تنظیم عمق میدان، تعادل رنگ، نقطه فوکوس و... دارد، افراد عادی ندارند و با آن آشنا نیستند.
علیآقا راز عکاس خوببودن را فقط در داشتن هنر و مهارت عکاسی نمیداند. طبق نظر او، عکاس خوب باید امانتدار باشد و عکسهای گرفتهشده را حفظ کند. به همین دلیل داخل کشوهای میزش چندین هارد با شمارهبندی وجود دارد که هریک ذخیره چندین سال عکاسی اوست: «هیچیک از عکسهایی را که تاکنون با دوربینم از چهره افراد گرفتهام، حذف و پاک نکردهام. الان تعدادی از مشتریهایمان همان قدیمیها هستند که دنبال عکسهایی میگردند که حدود 50سال قبل از آنها گرفتهام.»
اگر بهدنبال این هستید که عکستان خوب بیفتد، علاوه بر انتخاب عکاس خوب و بامهارت، باید با سرووضع مرتب به عکاسی بیایید
او با نشاندادن چند نمونه از همین عکسها، از چهرههای خوب ثبتشده میگوید و تأکید میکند: «اگر بهدنبال این هستید که عکستان خوب بیفتد، علاوه بر انتخاب عکاس خوب و بامهارت، باید با سرووضع مرتب به عکاسی بیایید. مردها باید با صورت و موی آرایششده بیایند و زنها هم بهتر است از کرم ضدآفتاب که در عکس برق میاندازد، استفاده نکرده باشند.
همچنین مردها موقع عکسگرفتن سعی کنند بهجای پوشیدن لباس سفید، از دیگر رنگها استفاده کنند و اگر تمایل به عکس با پیراهن سفید دارند، حتما همراهش کت بپوشند. البته این را هم بگویم که روحیه یعنی داشتن روان آرام در گرفتن عکس خیلی مهم است. افرادی که خسته کار هستند، خوب نخوابیدهاند یا حتی قبل از آمدن به عکاسی آهنگهای ناآرام گوش کردهاند، عکسشان خوب درنمیآید.» علیآقا اعتقاد دارد که عکاسی شغل پردرآمدی است و با روشهای مختلفی میتوان درآمدش را افزایش داد.
علیآقا میگوید: «تخصص من عکاسی چهره برای عکسهای سهدرچهار مخصوص شناسنامه، گواهینامه، گذرنامه، مدرسه، دانشگاه و... است. عکسهایی که قرار است بهعنوان هویت روی مهمترین مدارک زندگیمان سنجاق شود. به همین دلیل به خیلی از مشتریهایم میگویم عکس فوری نیندازید. چون بهدلیل چاپ سریع، کیفیت پایینی دارد. عکس فوری مات چاپ نمیشود و همانطور که از اسمش پیداست، در کوتاهترین زمان ممکن، بسته به اندازه و تعداد، از 5دقیقه تا نیمساعت چاپ میشود و همین امر روی کیفیت آن اثر بدی میگذارد که بهجز تصویر نامطلوب، بعد از دوسهسال و حتی گاهی زودتر تغییررنگ میدهد. حال آنکه عکس غیرفوری مات و روی کاغذ سیلک چاپ میشود. همچنین چاپش بهدلیل لابراتواریبودنش از 12 تا 36 ساعت طول میکشد و این موضوع کیفیت را بالا میبرد.»